چشم به راهتونم مامانی

در آغوش کشیدن فرشته هایمان

سلام عزیزان دلم دوران بارداریم خیلی خیلی خوب گذشت و روز به روز با شما حرف میزدم دختر و پسر گلم شما تو دلم رشد میکردید ولی من نتونستم تا الآن بیام تو نت و براتون بنویسم تو وبلاگتون شرح حال لحظه به لحظه شما دو تا گل من ولی خوب بود لحظه به لحظه بارداریم خیلی شیرین بود خیلی خیلی تو ماه هشت سیسمونی گرفتیم و اتاقهایتان را چیندیم مولودی گرفتم تا یادگاری براتون بمونه که بعد عکسش رو میزارم براتون وتا هفته ٣٩ که کامل شد رفتم تو هفته ٤٠ بعد از ٣ روز که گذشت از هفته ٤٠ درست ١٧ اسفند رفتم دکتر برای چکاپ که وقتی رفتم تو مطب پزشکم فشارم رو گرفت وهیچی نگفت چند بار گرفت و م...
19 آذر 1391

فرشته ناز مامانی

عزیزم پسر نازم فرشته قشنگ امروز درست ٢٣ هفته گذشته از عمرت و رفتی تو ٢٤ هفته......... مامانی خیلی دوست دارم عزیزم تو و خواهر گلت تو دلم هستین و من روز شماری میکنم........... و هفته ها رو میشمارم تا تو و خواهری بیاین کنارم و بغلتون کنم و بوستون کنم و بو بکشمتون.......... وهزار بار در روز خدا روشکر کنم که خداجون مهربون شما دو تا رو بعد از این همه انتظار بهم داد....... خدا خیلی مهربونه وقتی به دنیا اومدید و بزرگ شدید قدرش رو بدونید شکرگزارش باشید........ شاید زمانی که این مطلب رو بخونی برای خودت آقایی شده باشی و از خواهر گلت......... مراقبت کنی عزیزم .وحالا بعضی اوقات تو دلم حرکت میکنی و من دوست دارم این حالتت رو........ لگد ز...
3 آذر 1390

دخترم فرشته ناز مادر

 سلام دختر نازممممممممم خوبی مادر شاید موقعی که این مطلب رو بخونی برای خودت خانومی شده باشی.... ولی الآن تو دل مامانی هنوز به دنیا نیامدی از عمرت ٢٣ هفته تموم میگذره ورفتی تو ٢٤ هفته...... هر روز تکون میخوری ولی هنوز تکونای ظریف و نازکی داری ولی من قربونت میرم داداشی هم...... پیشت هست دو تایی کنار هم هستین من دلم گرمه که در آینده پشت هم هستین............. داداشی ات از همین الآن ناقلا هست نسبت به تو بیشتر تکون میخوره ولی تو زربه های باحالی...... داری عزیزمممممممممم بعضی اوقات دوتایی با هم تکون میخورین میدونم که از همین الان پشت همین... خلاصه عزیزم من و بابایی خیلی تکوناتون رو دوست داریم همراه هم قربونتون میریم و منتظر ب...
2 آذر 1390

دوقلوهای مامان فرشته های اسمونی مادر

*وقتی خدا بهت میگه"باشه"چیزی که میخوای بهت میده* *وقتی میگه"صبرکن"چیز بهتری بهت میده* *وقتی میگه"نه"داره بهترین رو برات آماده میکنه* من ٢٨ تیر با بی بی چک فهمیدم باردارم و خیلی ذوق کردم ودو روز بعد رفتم آزمایش بتا خونم ١٠٠٠بود خوشحال بودم اول مرداد رفتم دکتر و دکتر هم خوشحال شد منتها بهم استراحت داد و من نفهمیدم که چرا بهم استراحت داد من که مشکلی نداشتم وروز بهد رفتم سونو وفهمیدم که دوقلو باردارم و خدا دو تا ساک بارداری تو دلم قرار داده وحالا دوستان عزیزم من بعد از ٥ ماه که نتونستم بیام تو وبلاگ آمدم تا برای شما ونی نی های گلم بنویسم که من خدا هر چه التماسش میکردم و خدا میگف...
29 آبان 1390

نی نی ناز

مي دوني وقتي خدا داشت بدرقه ام مي كرد بهم چي گفت ؟ جايي كه مي ري مردمي داره كه مي شكننت نكنه غصه بخوري تو «تنها» نيستي تو كوله بارت «عشق» مي ذارم كه بگذري «قلب» مي ذارم كه جا بدي «اشک» مي دم كه همراهيت كنه و «مرگ» كه بدوني برمي گردي پيش خودم ...
12 تير 1390

فرشته مامانی خودم

عزیز ترین موجود روی زمینی عزیزممممممممممممممم قربون اون چشمهای پر از خوابت برم مادرررررررررررررررر فدای ناز ترین خواب  چشمات بشم مادررررررررررررررررررر دلم یه دنیا برات تنگ شدهههههههههههههههه..........غم دارم دلم یه دنیاااااااااااااااااااااااا غم دارهههههههههههههههههههههه فدای اون ناز نگاهت بشم مادرررررررررر کی میای و میتونم تو رو به پهنای آسمون در آغوش بگیرم عزیز دلمممممممممم آغوش من خالی از وجود پر محبت و ناز تو هست عزیزممممم دلم میخواد بغلت کنم و تمام محبتم رو نثارت کنم مادررررررررر...........کجاییییییییی عزیزمممممم؟ من منتظرت میمونم و هیچ وقت ناامید نمیشم تا خدا جون ت...
17 خرداد 1390

نقاشی کودکانه

  نقاشی روی دیوار بود ای کاش کودک بودم تا از ته دل میخندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه همه چیز را فراموش میکردم. ...
30 ارديبهشت 1390

بدون عنوان

کاش همان کودکی بودیم که حرف هایش را از نگاهش می توان خواند اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد و … و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم . آری ، سکوت پُر بهتر از فریاد تو خالی ست ! دنیا را ببین … بچه بودیم از آسمان باران می آمد ، بزرگ شده ایم از چشم هایمان می آید ! بچه بودیم دل دردها را با هزار ناله می گفتیم ! همه می فهمیدند … بزرگ شده ایم … درد دلمان را به صد زبان ، به کسی می گوییم … و هیچ کس نمی فهمد !   ...
31 فروردين 1390